دردونه ی قشنگ خونه ی مادردونه ی قشنگ خونه ی ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

✿ــــ✿

آدم كوچولو !

آدم كوچولوى خوردنى خونه مون بالاخره پاهاش رو بدست گرفت !! طى چند روز تلاش و كوشش بى وقفه بالاخره موفق شد .... اين آدم كوچولو دقيقا مثل آدم بزرگه فقط به جاى استفاده از كلمات از صداهاى مختلف و حركات چشم ابرو استفاده مى كنه ..!!!! الهى قربونش بشم... ذ ** در حال حاضر آدم كوچولو مشغول پيكارى سخت با پتوى نازنينش است ....!!! به اميد موفقيت و پيروزى بر پتو .... الحمدلله.... ٢٠ فروردين ٩٥  امضا : مادر آدم كوچولوى ١٢٦ روزه
20 فروردين 1395

ايران زمين و يك نيمچه غلتيدن !!

اول از خواهر بزرگه شروع مى كنم .... _ مامان ... من دوست دارم برم انگليس ... آمريكا ... ايتاليا .... منو مى برى ؟ من : باشه عزيزم .... _ نه مى خوام برم عرب منو ببر عرب باشه ...؟؟؟ من : باشه ..... _ بعدشم ايران زمين هم مى خوام برم .....!!!!!!!!! من : واااا خب ما كه خودمون توى ايرانيم ...!!!؟؟؟ _ نه ايران زمين فرق داره !!!!! **************** حالا خواهر كوچيكه ..... امروز چهار ماه و چهار روزه بود خوشگل من كه تونستى يه نيمچه غلتى بزنى .... از همين الان خوب شما دو تا خواهر دل ميدين و قلوه مى گيرين ..... الحمدلله ..... ١٨ فروردين ٩٥
17 فروردين 1395

روز مادر ....

يازدهم فروردين روز مادر بود متاسفانه نشد زودتر پستش رو بذارم توى مدرسه برام توى يه كارت آينه چسبونده بودى خودتم تزيينش كرده بودى از اول تعطيلات هر روز ازم مى پرسيدى چند روز مونده تا روز مادر ..... نمى دونستم براى چى هى مى پرسى فكر مى كردم لابد توى مدرسه بهتون گفتن روز مادر توى تعطيلات عيده ...... هر روز روزا رو ميشمارى و يكى ازش كم مى كردى تا اينكه چند روز مونده به روز مادر على و عمه نسترن اومدن اينجا و عليرغم سفارشات من كه توى حياط نرو و زود بيا بالا سرما نخورى حرفم رو گوش ندادى و خيلى هم دير اومدى منم كلى حرص خوردم كه مريض نشى بعدشم خوابيدم صبحش يكم هنوز از دستت ناراحت بودم  رفتى توى اتاق يه مدت بيرون نيومدى در رو هم بست...
15 فروردين 1395

اولين چهارده ٩٥

اولين چهارده ٩٥ هم از راه رسيد و قندليكم چهار ماهه شد ....  چهار ماهگى و دو عدد واكسن دل خون كن و يك قطره .... چهار ماهگى و دلبرك ٦٧٠٠ گرمى .... چهارماهگى فسقل خانمى كه ماه به ماه قدش بلند ميشه تا رسيده به ٦١/٥ سانتمتر .... چهار ماهگى و كلى كارهاى جديد كه مى تونه انجام بده ..... _ بازى با دستاش و خوردنشون بصورت ملچ و ملوچ ... _ گرفتن هر آنچه كه نزديك دستهاى كوچولوش ميشه .... _ قهقهه اونم با صداى بلند .... _ شعر و آواز خوندن با صداى نازك و كلفت ..... _ جيغ كشيدن ، داد زدن از نوع اعتراض آميز .... _ دعوا كردن با هر آنچه كه نتوان درست مكيدش ..... _ آشنا شدن با پاها و سعى در بدست آوردنشون !!! خب اين بود هن...
14 فروردين 1395

جانها به فدات ....

كوثرم : فقط كافيست تو را در آغوشم داشته باشم ..... تا ماشينها برايم بايستند تا من با اطمينان و آرامش از خيابان عبور كنم ..... تا همه برايم جا باز كنند تا تو اذيت نشوى .... وقتى تو را مى بينند جور ديگرى مى شوند .... مى گويند بچه دارد ...! طفل شير خوارى دارد ...! فقط كافيست تو را ببينند .... همه هوايت را دارند ...   _ خانم سرش توى آفتاب نباشد بچه اذيت ميشود .... _يك وقت گرمش نباشد .... _ مواظب باشيد باد به صورتش نخورد ... بچه سرما نخورد ..  شما بيشتر برداريد بچه شير مى دهيد ..... . . همه اينها را مى شنوم .... از لطف همه تشكر مى كنم اما .... اما توى دلم بغض سنگينى ست ..... مگر طفل ارباب شيرخوا...
12 فروردين 1395

١١٠

فندق كوچولوى شيرين من ..... امروز يه دختر كوچولوى ناز ١١٠ روزه اى .... همچنان كم خواب و يه كم هم كم شير مخصوصا وقتى كه بيدارى خيلى كم شير مى خورى همه حواست به اينور و اونوره .... آغون مى گى براى شعر مى خونى و حرف مى زنى مخصوصا با لوستر و پرده اتاق خواب !!  خواهرى هم كه هر روز باهات عروسك بازى مى كنه و صداهاى جديد بهت ياد ميده تو هم سريع ياد مى گيرى ازش و تكرار مى كنى .... الان بوووو ... كردن رو بلدى ! هر چيزى كه نزديك دستت بياد با حرص مى خواى بگيرى و بكنى توى دهنت حتى اگه كله خواهرى باشه !!! پتو لباسات عروسكات دست هر كى كه كنار صورتت باشه وقتى هم كه از دستت بيوفته يا درست نتونى اونو بكنى توى دهنت گريه هات به آسمون ميره .....
4 فروردين 1395

بهاران خجسته باد...

سلام به بهار ..... سلام به سال ٩٥ ... سه روز اول كه گذشت ولى ٣٦٢ روز ديگه ما باهميم !!! ************* امروز سوم فروردين ماه ٩٥ خانم كوچولوى ناز نازى من قهقهه هاى صدادار قشنگى براى خواهرت زدى .... خواهر جونت هم كلى ذوق كرد بوووووو .... كردن رو هم يكى دو روزه دارى تمرين مى كنى و گاهى هم موفقى عزيز دلم امروز ١٠٨ روزه بودى و ١١ روز مانده به چهار ماهگى دوست دارم صداى خنده هاتون هميشه توى خونه بپيچه .... نشنيدم صدايى خوشتر الحمدلله
3 فروردين 1395
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ✿ــــ✿ می باشد